مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:21098 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

چرا فكر كردن به خداوند كه آيا جسم است يا نور يا چيز ديگر گناه است؟



دوست عزيزم، فكر كردن به خداوند و يا به عبارت ديگر به كُنه و ذات خداوند گناه نيست، بلكه طبق بيان امامان معصومع ما نمي توانيم خدا را كاملاً بشناسيم و چون حقيقت خدا را با عقل ناچيز و ناقصمان نمي توانيم درك كنيم ممكن است باعث گفتن سخنان كفرآميز شود.

و در روايتي از امام سجاد ع آمده است كه اگر كسي بخواهد در خداوند بيش از آنچه قرآن گفته كنجكاوي كند هلاك و گمراه مي شود. (1)

خداوند وجود مطلق و پاك و منزه از ماده و شؤون آن ميباشد، از اين رو شناخت حسي ظاهري به خداوند ناممكن است. اما خداوند متعال ميتواند متعلق ادراك عقلي و قلبي واقع شود، يعني مخلوق به اندازة سعة وجودي و كشش و ظرفيت خود، نسبت به خداوند و اوصاف او في الجمله علم و معرفت داشته باشد.

معناي الله نور السماوات و الارض نيز اين است كه فعل خداوند با وجود حفظ وحدت و يگانگي خود ميتواند در بينهايتطلوع و ظهور كند و همه را متمتع و بهرهمند سازد همچون نور واحدي كه از يك منبع معيني ميتابد و در آينههاي بيشماري انعكاس يافته و تكثر پيدا ميكند.

شد مبدل آب اين جو چندبار عكس ماه و عكس اختر برقرار

پس پديدههاي عالم هستي مظهر اوصاف و اسماء الهي است و فراروي ادراك بشري براي انعكاس در آينة ادراكات انسان قرار گرفتهاند با اين شرط كه آينة ادراكات، شايستگي و قابليت لازم براي دريافت آن نور واحد را داشته باشد.

امّا ادراك قلبي خداوند در كشف و شهود عرفاني بسي عميقتر و فروزانتر است و اثرات مثبت و بادوام آن در روح انساني، مؤيد اين حقيقت زيباست:

چيست توحيد خدا آموختن خويشتن را پيش واحد سوختن

با اين وصف ورود به ساحت ذات اقدس الهي چه از طريق تفكر و چه به عرفان شهودي محال است. لكن طريق تقوي و دوري از هر آن چه غير خدا باشد و توجه تام به ظهور اسماء و صفات در پديدههاي هستي، صفايي قلبي براي انسان بوجود ميآورد كه او را غرق در اسماء و صفات ميسازد و به چشم دل و بصيرت محبوب را ميبيند و ميشناسد.

مطلق كه بود ز هر صفت پاك





هرگز نتوان نمود ادراك



زانرو كه به عقل تو ميكني خيالش





البته به صورتي برآيد



پس هرچه تو ميكني خيالش





باشد ز مظاهر جمالش

















































منابع و مآخذ:

1. اصول كافي، ج1، ص91، حديث3

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.